مدیریت لهجه در گویندگی
تعریف و مقدمه
لهجه در فرهنگ واژگان با تعابیری چون «طرز سخن گفتن و تلفظ» یا «تلفظ واژههای یک زبان به شیوهی خاص یک منطقه» تعریف میشود. در تعریف زبانشناسی به گونهای از شیوههای تلفظ ویژهی یک گروه زبانی لهجه میگویند. این مجموعه از تلفظهای ویژه، معمولا مختص یک گروه جغرافیایی و یا گروه اجتماعی است و در بیشتر موارد ضوابط ثابتی دارد و قانونمند است. لهجهها به صورت معمول با جغرافیای محل سکونت افراد ارتباط دارد و ممکن است این لهجهها با وجود داشتن تفاوتها، شباهتهایی هم داشته باشند.
میتوان گفت تقریبا تمامی زبانهای دنیا، دارای لهجههای متفاوتی هستند. در کشور ما ایران و در مناطق مختلف، زبانهای مختلفی وجود دارد که ساکنین آن منطقه، گویشوران آن زبان هستند. در کنار وجود زبانهای مختلف که از زیباییهای فرهنگ متنوع ایرانیست، زبان فارسی از سالهای دور به عنوان زبان ملی و مشترک اقوام مختلف ایرانی، نقش نخ تسبیح و همبستگی آفرین بین ایرانیان داشته است. زبانی که شاعران و ادیبان ایرانی در طول تاریخ و در مناطق مختلف این سرزمین با آن سخن گفتهاند، شعر سرودهاند و مطالب علمی، ادبی و تاریخنگاریهای خود را به این زبان ثبت و ضبط کردهاند. شیوهی سخن گفتن و لهجهی مناطق مختلف ایران تفاوتهایی دارد که جزو زیباییهای فرهنگ ایرانیست و باید در جهت حفظ و حراست از این میراث مهم فرهنگی کوشید.
در کنار ضرورت حفظ لهجهها و زیبایی فرهنگی آن، در برخی موارد نیازمند کنترل لهجه، شناخت زبان معیار و آگاهی از تفاوتهای زبانی و لهجه هستیم. برای مثال گویندگان خبر، گزارشگران، دوبلورها، گویندگان کتاب صوتی و مجریان تلویزیونی باید به این مورد توجه ویژه داشته باشند. این دسته از افراد بهتر است با زبان و لهجهی معیار سخن بگویند، گویندگی کتاب صوتی انجام دهند و یا به اجرای برنامه بپردازند.
زبان معیار
به گونهای از گفتار یا نوشتار که افراد با تحصیلات بالا در یک جامعه از آن استفاده میکنند، زبان معیار میگویند و آن را به عنوان زبان (گفتار و نوشتار) غالب منظور میکنند. زبان معیار علاوه بر تالیف کتابهای درسی دانشگاهها و مدارس، در مصاحبهها و گفتگوهای رسمی و رسانهها، از جمله تلویزیون و مطبوعات هم ملاک عمل قرار میگیرد. معمولا زبان معیار از اعتبار اجتماعی بالایی برخودار است و سایر گروههای اجتماعی تلاش میکنند این شیوهی گفتار و نوشتار را دنبال کنند.
فارسی معیار
در ایران و پس از انتقال پایتخت به تهران در زمان آغامحمدخان قاجار، گروههای مختلفی از نظامیان، دیوانسالاران و بازاریان و دیگر اقشار جامعه به تهران مهاجرت کردند که این امر تا دهههای بعد همچنان ادامه داشت. لهجهی معیار که به عنوان لهجهی تهرانی هم شناخته میشود، حاصل دهها سال و مهاجرت اقوام و گروههای مختلف به تهران و شکلدهی به این نوع از لهجه از زبان فارسی است. بر اساس نظر برخی از کارشناسان، زبان فارسی معیار کنونی، به صورت خاص زبان هیچیک از خردهفرهنگها و اقوام ایرانی نیست.
باید به این نکته توجه داشت که بر اساس تعریفها، گویش و لهجه با هم تفاوت دارند. اگر اختلاف بین دو گونهی یک زبان در حدود تفاوتهای آوایی و تلفظ برخی واژگان باشد و به صورت کلی این تفاوتها برای این دو گونه قابل درک و فهم باشد، در طبقهبندی لهجه قرار میگیرد و هر گاه این تفاوتها به میزانی باشد که با یک دستور زبان مشترک، واژگان متفاوتتری به کار رود، به عنوان گویش در نظر گرفته میشود.
کنترل لهجه
نخستین قدم در کنترل لهجه، آگاهی از تفاوتهای تلفظی یا لهجهی خودمان با فارسی معیار است. یکی از بهترین کارها برای این شناخت، شنیدن سخنرانیها، فیلمها و یا صحبت افرادیست که به فارسی معیار و بدون لهجه سخن میگویند. فیلمهای ایرانی یا فیلمهای خارجی دوبله شده، اخبار، استادان دانشگاه و دیگر سخنوران، مرجع خوبی برای این مورد هستند. در سالهای اخیر و با حرفهایتر شدن تولید و انتشار کتابهای صوتی در ایران، بسیاری از این کتابها هم میتوانند نمونههای خوبی برای تمرین فارسی معیار باشند.
قدم بعدی پس از توجه و دقت در نوع سخن گفتن این دسته از افراد، تلاش برای تکرار کردن و به نوعی تقلید از سخن گفتن آنان است. برای این کار باید در نوع تلفظ واژگان و حتی انتخاب واژگان، آهنگ کلام و همچنین تکیههای کلامی، ایستها و کششها دقت کرد و تلاش نمود تا آنها را با تکرار و تمرین به خوبی فراگرفت.
تمرینهای عملی
پس از شناخت تفاوتهای لهجه، میتوان متن یک سخنرانی، خبر و یا کتاب صوتیای که به فارسی معیار اجرا شده و در اختیار داریم را با صدای بلند بخوانیم و سپس صدای ضبط شده را با صدای اصلی مقایسه کنیم تا هم بیشتر به تفاوتها پی ببریم و هم میزان پیشرفت خود را بدانیم. پس از این که به خوبی یک متن را مانند سخنران و یا گوینده تکرار کردیم، میتوانیم این تمرین را با متنهای دیگر انجام دهیم و پس از ضبط و شنیدن دوباره، پیشرفت خود را محک بزنیم.
یکی دیگر از تمرینهای عملی و البته بسیار کاربردی، تعامل و گفتگوی مستمر با کسانی است که به زبان معیار سخن میگویند. در خلال این گفتگو و تعامل میتوان از فرد یا افراد مقابل درخواست کرد که موارد لهجه را شناسایی و ضمن مشخص کردن آنها، شیوهی درست ادا کردن آنها با زبان معیار را هم بازگو کنند.
مدیریت لهجه
باید به این نکته توجه داشت که هدف از این کار کنترل و مدیریت لهجه و آگاهی از تفاوتهای آن با زبان معیار است، نه حذف و از بین بردن آن. همانطور که اشاره شد، لهجهها و گویشهای مختلف یک زبان از جمله میراث فرهنگی یک زبان و کشور است و هر کدام زیبایی و جذابیت خاص خود را دارند. مدیریت لهجه علاوه بر موارد یاد شده، کاربردهای دیگری هم دارد. از جمله ایفای نقش و یا گویندگی کتاب صوتی در قالب شخصیتی که بر اساس متن، لهجه و گویش خاصی دارد. برای مثال در کتاب تنگسیر، اثر صادق چوبک، شخصیتهای داستان به لهجهی جنوبی و بوشهری حرف میزنند و یک گویندهی خوب و حرفهای برای اجرای دقیق و این اثر، بهتر است با این لهجه آشنا باشد.
یکی از راههای دیگر برای کنترل و مدیریت لهجه، شرکت در کلاسهای گویندگی و فن بیان است. در این کلاسهای استادان مربوطه ضمن آموزش سخن گفتن به فارسی معیار، میتوانند اشتباهات و ایرادهای هنرجویان گویندگی را شناسایی و برای رفع آن، تمرینها و آموزشهای دقیقی معرفی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید