اشکالات رایج بیانی
پیش از این در مقالههایی جداگانه در مورد برخی موارد ضروری در گویندگی، از جمله «نفسگیری در گویندگی»، «آکسان گذاری» و «گرم کردن صدا در گویندگی» توضیحاتی ارائه کردیم. اما نکات لازم برای تبدیل شدن به یک گویندهی خوب و حرفهای، به این موارد ختم نمیشود. گویندگی نیز مانند بسیاری از حرفهها و تخصصها، علاوه بر داشتن استعداد و زمینهی لازم، نیازمند دانش و آگاهی نظری و همچنین تجربه و کار عملی است. در همین راستا در این مقاله، به برخی از موارد ضروری در گویندگی که عدم رعایت آنها جزو اشکالات رایج بیانی به حساب میآیند، اشاره میکنیم که آگاهی و شناخت آنها، نخستین گام در جهت برطرف کردنشان و رسیدن به حد مطلوبی از گویندگی است.
۱. رعایت سرعت مناسب:
یکی از مهمترین اشکالات رایج در گویندگی، عدم رعایت سرعت مناسب برای خواندن هر متن است. معمولا بسیاری از افرادی که از متن روخوانی میکنند، مانند آنچه در کلاسهای درسی در دوران مدرسه تجربه کردیم، به دلیل فرایند سریع تجزیه و تحلیل چشمی، سرعت بالایی را برای خوانش انتخاب میکنند. این موضوع، هنگامی که دیگر افراد شنونده متن را در اختیار داشته باشند، مشکل زیادی ایجاد نمیکند؛ اما وقتی شنوندگان متن را در اختیار نداشته باشند و تنها از طریق صدا و خوانش گوینده با متن ارتباط داشته باشند، سرعت زیاد میتواند باعث عدم درک درست شنوندگان از مطلب بشود. به گونهای که متن را گم کنند و به صورت ذهنی، ادامه دادن مطلب و محتوای مورد نظر برایشان دشوار شود. یکی از هنرها و ظرافتهایی که یک گوینده باید با آن آشنا باشد و آن را به کار بگیرد، انتخاب سرعت مناسب برای هر متن است. واضح است که هر متنی، با توجه به موضوع، شیوه و سبک نگارش و استفاده از واژگان تخصصی یا عمومی، سرعت خوانش مخصوص به خود را دارد. برای مثال، یک متن در زمینهی تاریخ را میتوان با سرعت بیشتری نسبت به یک متن فلسفی یا سیاسی خواند. یا یک متن روانشناسی، سرعت پایینتری نسبت به یک متن ورزشی لازم دارد. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که انتخاب سرعت مناسب و پرهیز از تندخوانی، نباید گوینده را به سمت کندخوانی بیش از حد بکشاند، به حدی که شنیدن را برای مخاطب ملالآور و خسته کننده کند.
نکتهی دیگری که باید در این مورد اضافه کرد این است که سرعت خوانش در طول یک متن، باید متناسب با باقی آن متن باشد. یعنی سرعتی که با توجه به متن انتخاب میشود، نباید به صورت ناگهانی زیادتر یا کمتر بشود. البته در مواردی با توجه به تغییر لحن متن یا عوض شدن موضوع در متن، میتوان به صورت کنترل شده و ارادی، اندکی سرعت خوانش را تغییر داد.
۲. ادای درست واکهها و همخوانها:
هر زبانی از تعدادی واکه (حروف صدادار) و همخوان (حروف بیصدا) تشکیل شده است. در زبانهای مختلف شباهتها و تفاوتهایی در نوع ادا کردن واکهها و همخوانها وجود دارد. یکی از اصول ابتدایی گویندگی، رعایت درست مخارج حروف صدادار و حروف بیصداست. ما در زبان فارسی شش واکه و بیست و سه همخوان داریم. هر چند الفبای فارسی دارای ۳۲ حرف است و با وجود غیرنوشتاری بودن برخی از واکهها، در زبان فارسی در مجموع ۲۳ واکه و همخوان یا «واج» وجود دارد. به این ترتیب که برای مثال در فارسی بر خلاف زبان عربی، حروف «ز»، «ذ»، «ض» و «ظ» تلفظ جداگانه ندارند و به یک شکل تلفظ میشوند. هر کدام از این واجها مخرج و شیوهی ادای خود را دارند و به چند دسته تقسیم میشوند. از جمله آواهای خیشومی، انسدادی، سایشی، تکضربی، لرزشی و … (برای آشنایی بیشتر با آنها میتوانید به مقالات و مباحث مخصوص زبانشناسی مراجعه کنید). داشتن لکنت یا عدم توانایی درست هر کدام از هجاها یک نقص بزرگ در گویندگی است که برخی از آنها در کلاسهای فن بیان و گویندگی قابل اصلاحاند و برخی دیگر نیازمند دورههای تخصصی گفتاردرمانی.
۳. سایش حروف:
بسیاری از ما هنگام سخن گفتن، برخی از واجها را به درستی ادا نمیکنیم. همین موضوع هنگام خواندن از روی متن هم به سراغ ما میآید. سایش حروف که یکی از اشکالات رایج بیانی است، به این معناست که هنگام تلفظ دو همخوان (حروف بیصدا) یکی از آنها به درستی ادا نمیشود و در نتیجه به درستی هم شنیده نمیشود و میتواند کلام و منظور آن را نامفهوم کند. به این وضعیت به اصطلاح ساییده شدن حروف میگویند. یکی از بهترین راهکارها برای پرهیز از این مشکل، یکی انتخاب سرعت درست و شمردهخوانی و دیگری توجه به ادای درست حروف بر اساس مخارج آنهاست که این دو مورد را پیشتر توضیح دادیم. یکی دیگر از راههای پیشگیری از سایش حروف، تجهیز ابزار بیانی با تمرینات فن بیان است. به این ترتیب که جملاتی که در آن واژگانی با همخوانهای شبیه هم وجود دارد را ابتدا با سرعت کم و پس از تمرین با سرعت بیشتر تکرار کرد تا ضمن تقویت ذهنی و عملی ابزار بیانی، توانمندی بیان درست حروف تقویت شود و هر کدام از آنها به صورت تفکیکی و مجزا قابل شنیدن و تشخیص باشند.
۴. نفسگیری اشتباه
پیشتر در مورد اهمیت نفسگیری در گویندگی مطالبی ارائه کرده بودیم. اما علاوه بر دلایلی که گفته شد، عدم نفسگیری درست باعث کم آمدن نفس و مکثهای اشتباه در جمله میشود که میتواند به نارسایی مفهوم و منظور نوشتار در تبدیل به گفتار منجر شود. با نفسگیری درست و کنترل نفس و مصرف درست آن، میتوان مکثهای مناسبی با توجه به مفهوم متن و علائم سجاوندی انتخاب کرد. این تکنیک ضمن این که باعث انتقال درست مفهوم به شنونده میشود، میتواند انرژی گوینده را بیشتر حفظ کند و زیبایی بیشتری به خوانش و اجرای او بدهد.
۵. خورده شده آخر کلمات و جملات
بسیاری از افراد جملات را با انرژی و نفس زیاد شروع میکنند و در پایان جمله به دلیل این که نفس کم میآورند، کلمات را با انرژی پایینتر ادا میکنند و یا آخر کلمات را ادا نکرده به سراغ کلمهی بعدی میروند. از جمله مهمترین علتهای این اشتباه نفسگیری اشتباه و تنظیم نادرست نفس است؛ اما گاهی عجله کردن در خوانش نیز میتواند باعث این اشکال بشود. به صورت معمول سرعت حرکت چشم روی متن، بیشتر از سرعت بیان کلمات است و هماهنگی بین چشم و ادای کلمات و جملات با دهان، نیازمند تمرکز روی عملکرد خواندن و البته تکرار و تمرین است. در برخی موارد، حروف انتهایی یک واژه به درستی ادا نمیشود. مانند حذف حرف «ت» در انتهای کلمهی «گفت» که به صورت «گف» ادا و شنیده میشود.
۶. آکسانگذاری اشتباه
یکی از مهمترین موارد در گویندگی، توجه به آکسان یا تاکید درست در جمله است که پیش از این در مقالهی «آکسان گذاری چیست؟» به آن پرداختهایم. به صورت خلاصه یکی از اشتباه رایج در گویندگی، توجه نکردن به آکسان گذاری است. در بسیاری از جملات، با تغییر آکسان یا تاکید بر روی یک واژه، معنا و مفهوم جمله به کلی تغییر میکند و باعث نارسایی در انتقال درست موضوع میشود. تشخیص آکسان درست نیازمند تمرین و مطالعه و همین طور انتخاب سرعت درست خوانش است تا با استفاده از سرعت بیشتر چشم نسبت به ابزار بیانی و تجزیه و تحلیل سریع جمله و مفهوم آن، پس از شناسایی آکسان درست در جمله، آن را به صورت درست و با انرژی لازم بیان کرد.
در زمینهی اشکالات رایج بیانی به موارد دیگری نیز میتوان اشاره کرده که ما فعلا به همین موارد بسنده میکنیم. همان طور که دیدید، بسیاری از این موارد با هم مرتبط هستند و برای رعایت هر کدام از آنها، به آگاهی و تسلط به موارد دیگر نیز نیازمندیم. شاید در نگاه اول با توجه به این که همگی ما در طول روز صحبت میکنیم، متن میخوانیم و با دیگران از طریق کلام در تماس هستیم، گویندگی موضوعی ساده و پیش پا افتاده باشد. اما مانند بسیاری از فنون و تخصصهای دیگر، گویندگی نیز نیاز به آموزش و آگاهی از اصول و روشهای درست آن دارد و همچنین نیازمند تکرار و تمرین در جهت تثبیت این موارد است.
دیدگاهتان را بنویسید