آشنایی بیشتر با صامتها و مصوتها در زبان فارسی و تمرین شمعک
پیش از آن که به معرفی و تفاوت صامتها و مصوتها بپردازیم، باید به این نکته اشاره کنیم که بین الفبا و واجها تفاوت وجود دارد. الفبا مجموعهی نشانهها یا حروفی هستند که برای نوشتن در یک زبان استفاده میشوند. زبان فارسی از ۳۲ حرف تشکیل شده است. هر کدام از این حروف یا نشانهها، نمایندهی یک آوا یا واج هستند. البته در زبان فارسی، برخی از آواها به چند صورت نوشته میشوند که با دیگر زبانها تفاوت دارند.
کوچکترین واحد صوتی در زبان که توانایی تغییر در معنا دارد را واج میگویند. مفهوم توانایی تغییر در معنا این گونه است که با تغییر یک واحد زبانی یا واج، مفهوم یا معنی یک واژه تغییر کند. برای مثال در دو واژهی «بال» و «کال» تغییر واج «ب» به «ک» معنای واژه را تغییر میدهد، همچنین در «گُل» و «گِل» تغییر واج «ضمه» به «کسره».
واجها به دو دستهی صدادار یا واکه (مصوت) و بیصدا یا همخوان (صامت) تقسیم میشوند. در زبان فارسی معیار و امروزی، ۶ همخوان و ۲۳ واکه وجود دارد. که به تعریف مختصر آنها خواهیم پرداخت.
واکهها (مصوتها) و همخوانها (صامتها)
واکه یا مصوت در تعریف زبانشناسی که آن را با حرف صدادار نیز میشناسیم، به صداهایی گفته میشود که مجرای صوتی در حالت باز و بدون فشار آن را ادا میکند. واکهها به دو دستهی «واکههای بلند» و «واکههای کوتاه» تقسیم میشوند. در زبان فارسی سه واکهی بلند (آ – او – ای) و سه واکهی کوتاه (فتحه، کسره و ضمه) وجود دارد. میزان کشیدگی در واکههای بلند، دو برابر واکههای کوتاه است؛ که البته این میزان کشش نسبت به متن و لحن انتخابی، میتواند اندکی تغییر کند تا زیبایی خوانش را بیشتر کند.
همخوان یا حروف صامت هم در زبانشناسی به حروف بیصدا اطلاق میشود. حروف همخوان با بسته شدن یا انقباض در یک یا چند نقطه از مجرای صوتی ایجاد میشود. برای تلفظ همخوانها، نیازمند اضافه کردن واکهها یا مصوتها به آنها هستیم. مانند: «با، بو، بی، بَ، بِ، بُ» که در این مثال، همخوان «ب» با واکههای بلند و کوتاه همراه شده است. همان طور که گفته شد، باید این نکته را در نظر داشت که در زبان فارسی، برخی از حروف با این که شکل نوشتاری متفاوتی دارند، ولی تلفظ یکسانی دارند. مانند: همخوانهای «ز»، «ذ»، «ض» و «ظ» که همگی به یک شکل تلفظ میشوند و با تلفظ متمایز آنها در زبان عربی تفاوت دارند.
همخوانها در واجشناسی به دستههای مختلفی از جمله انسدادی، سایشی، تکضربی، لرزشی و خیشومی و … تقسیم میشوند. هر کدام از این دستهها، مشخصات خود را دارند و برخی از آنها به دو دستهی «واکدار» و «بیواک» تقسیم میشوند که برای مطالعهی بهتر و دقیقتر آنها میتوانید به مقالات واجشناسی و دستور زبان فارسی مراجعه کنید.
ادای درست هر کدام از همخوانها، نیازمند توجه به خاستگاه و شیوهی تلفظ آنها به صورت جداگانه و ترکیب آن با دیگر واجهاست. یکی از بهترین راههای تقویت و اصلاح تلفظ همخوانها و همچنین قدرت و قوام بخشیدن به کلام، تمرین شمعک است که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
تمرین شمعک
همانطور که در مقالات پیشین اشاره شد، عضلات حنجره، زبان، دهان و لبها به عنوان اندام تولید صدا در گویندگی شناخته میشوند و آمادهسازی آنها برای کارهای مرتبط با صدا از اهمیت ویژهای برخوردار است. عضلات حنجره نیز مانند عضلات یک ورزشکار نیاز به تقویت و تمرین دارند. یکی از مهمترین تمرینات برای قدرت بخشیدن به این عضلات مرتبط، تمرینی است که به آن «تمرین شمعک» میگویند. این تمرین بسیار ساده و در عین حال بسیار کاربردی است و اثرات مختلفی دارد. در این مقاله، به این موارد خواهیم پرداخت.
تاثیرات تمرین شمعک
همانطور که اشاره شد، یکی از مهمترین اثرات تمرین شمعک، قوی کردن عضلات حنجره است. به این ترتیب، کلام و صدای فرد قدرت و قوت بیشتری پیدا میکند، ضمن این که در موارد استفادهی طولانی مدت از صدا، کمتر دچار خستگی شده و کیفیت اصلی خود را نیز کمتر از دست میدهد. در کنار این اثر مهم، تمرین شمعک تلفظ برخی صداها، مخصوصا واکههای صامت را بهبود میبخشد. بسیاری از کارآموزان در تلفظ صداهای حروف لبی مانند «ب»، «پ» و «م» و همچنین حروف نوک زبانی مانند «ت»، «د»، «ل» و «ن» مشکل دارند. این تمرین برای تقویت و تصحیح تلفظ این صداها بسیار مفید است.
شمعک چیست؟
شمعک یک شی کوچک است که جنس آن میتواند از پلاستیک فشرده، استخوان پاچهی گوسفند، چوب و یا هستهی خرما باشد. در گذشته بیشتر از استخوان برای ساخت شمعک استفاده میشد و به همین دلیل به این تمرین، تمرین «شمعک استخوانی» نیز میگویند، اما ویژگی مهم جنس شمعک این است که در عین استحکام نسبی، به گونهای باشد که استفاده از آن آسیبی به دندانها نرساند. اندازهی شمعک نسبت به اندازهی لب و دهان فرد تعیین و انتخاب میشود، اما به صورت عمومی، ابعادی در حدود یک مکعب یک سانتیمتری دارد. برخی از استادان، برای تعیین اندازهی مناسب شمعک برای هر فرد، اندازهی قطر انگشت اشارهی همان فرد را ملاک قرار میدهند. بزرگ بودن شمعک ضمن احتمال آسیب رساندن به فک و دندان، باعث خستگی زود هنگام و کوچکتر بودن شمعک از اندازهی مناسب،باعث به هم خوردن لبها و کم شدن تاثیر این تمرین میشود. بنا بر این انتخاب اندازهی مناسب شمعک، بسیار مهم است.
شیوهی استفاده از شمعک
پس از انتخاب جنس و اندازهی مناسب برای شمعک، به شیوهی کاربرد آن میرسیم. شمعک باید بین دندانهای پیشین قرار بگیرد. به گونهای که شمعک با دندانهای پیشین نگه داشته شده و از بیرون قابل رویت باشد. نباید برای نگه داشتن شمعک با دندان، فشار بیش از اندازه به آن وارد کرد، تا از آسیبهای احتمالی به دندان پیشگیری کرد.
تمرینهای شمعک
پس از جاگذاری دقیق شمعک بین دندانهای پیشین، ابتدا با ادای حروفی که اشاره کردیم شروع میکنیم و هر کدام از صداها را به ترتیب با مصوتهای کوتاه و بلند ترکیب میکنیم. مانند: «بَ، بِ، بُ، با، بو، بی». این تمرین را با صداهای دیگر به همین ترتیب و در چند نوبت تکرار میکنیم. پس از آن که تمامی صداهای اشاره شده را با نگه داشتن شمعک تمرین کردیم، به سراغ واژگانی میرویم که این صداها در آن وجود داشته باشد. واژگانی مانند: بمباران، بلند، تولد، مبنا، دلپسند، پلنگ، لادن و دیگر واژگانی که دو یا سه صدا از صداهایی که به آنها اشاره شد را دارا باشند.
در تمرینهای بعدی هنگام نگهداری شمعک، خواندن چند بیت شعر و یا متن را تمرین میکنیم تا عضلات حنجره، زبان و لبها به خوبی تقویت شوند. نکتهی مهم در این تمرین این است که به صورت مستمر و پیوسته انجام بگیرد. هنرجویان در این زمینه میتوانند از استادان خود راهنمایی بگیرند تا در تعیین مدت زمان تمرین روزانه و همچنین تعداد روزهای تمرین آنها را راهنمایی کند. برخی از افراد ممکن است تنها چند هفته نیاز به این تمرین داشته باشند و برای برخی ممکن است این تمرین برای ماهها تجویز شود.
رسیدن به فن بیان قوی و تبدیل شدن به گویندهای حرفهای، نیازمند آموزشها، تمرینها و استمرار در این کار است. تمرین شمعک و دیگر تمرینها و تکنیکهایی که توسط استادان این رشته به هنرجویان ارائه میشود کمک میکند تا استعدادها و تواناییهای افراد پرورش یافته و به سطوح بالاتری از گویندگی دست پیدا کنند.
دیدگاهتان را بنویسید